بازی بازی بازی یه بازیه حسابی
دیروز بابایی داشت نشونه گیری یادت میداد . لگوهات رو میچید و بهت میگفت از دور بزن تا بریزه دخترم با پا نه از دور پرت کن هر چی بابا میگفت شما باز کار خودت رو میکردی . ببین از دور خیز برداشتی تا دوباره با پا بزنی اخر سر بابا هم به شوخی گفت وای کچلم کردی با پا نه. شما هم ههههههه شیفت عوض شد و نوبت مامانی شد تا با یدونش بازی کنه انتخاب همیشگی خودت کارت های باما خب تکراری شد میریم روی تخت نوبت به هم ریختن ویترینمه ...
نویسنده :
آتنا مامانیه روشا یدونه
13:17